و عشق را
کنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
در بن بست کج و پیچ سرما
آتش را
به سوخت بار سرود و شعر
فروزان می دارند
به اندیشه خطر مکن
روزگار غریبی ست، نازنین
آن که بر در میکوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد