امروز که واسه صاحبخونه، بغیر از من بازم مهمون اومد شروع کردن به معرفی کردنم به ادمای حدید.
و من شده بودم اون دختره که کتابخوره و زبانش فوله و کتاب زبان اصلی میخونه و تیزهوشانم درس میخونه و اهداف بلند مدتشو دنبال میکنه و موسیقی کار میکنه و علاقهمند به هنره و وای چقدر متین و خوش برخورده.
و من فقط سکوت کردم یه لحظه انگار آب یخ ریختن رو سرم، اصلا فکر نمیکردم اون آدما واقعا انقدر نظر مثبت درمورد من داشته باشن.من واقعا لایق اینهمه تعریف و تمجید هستم؟ نکنه زیادی توقع بقیه رو از خودم بالا بردم؟
اگه یروز پامو کج بزارم چی؟ اگه فقط یذره راهو غلط برم چی؟
اگه یروز دیگه دلم نخواد اون "بچه مورد تایید" باشم چی؟
اینهمه آدم واکنششون قراره چی باشه؟
حتی فکر کردن بهش وحشتناکه