The emanations of a rebellious brain

hi Idk what to say, I write sometimes lol

The emanations of a rebellious brain

hi Idk what to say, I write sometimes lol

۱۳ مطلب در سپتامبر ۲۰۲۲ ثبت شده است

امروز که واسه صاحبخونه، بغیر از من بازم مهمون اومد شروع کردن به معرفی کردنم به ادمای حدید.

و من شده بودم اون دختره که کتابخوره و زبانش فوله و کتاب زبان اصلی می‌خونه و تیزهوشانم درس می‌خونه و اهداف بلند مدتشو دنبال می‌کنه و موسیقی کار می‌کنه و علاقه‌مند به هنره و وای چقدر متین و خوش برخورده.

و من فقط سکوت کردم یه لحظه انگار آب یخ ریختن رو سرم، اصلا فکر نمی‌کردم اون آدما واقعا انقدر نظر مثبت درمورد من داشته باشن.من واقعا لایق اینهمه تعریف و تمجید هستم؟ نکنه زیادی توقع بقیه رو از خودم بالا بردم؟

اگه یروز پامو کج بزارم چی؟ اگه فقط یذره راهو غلط برم چی؟

اگه یروز دیگه دلم نخواد اون "بچه مورد تایید" باشم چی؟

اینهمه آدم واکنششون قراره چی باشه؟

حتی فکر کردن بهش وحشتناکه

۰ نظر 03 September 22 ، 16:00
Voronica Yang

درد و نفرین

درد و نفرین

بر سفر باد.

سرنوشت این جدایی،

دست او بود.

گریه مکن که سرنوشت،

گر مرا از تو جدا کرد،

عاقبت دل‌های ما

با غم هم آشنا کرد.

۰ نظر 02 September 22 ، 16:13
Voronica Yang

این روزا همه ازم درمورد آینده سوال می کنن
کدوم رشته؟
کدوم شغل؟
کدوم مسیر؟
کدوم کشور؟
کدوم مهارت؟

کاش روم می شد بهشون بگم اونروز تو فروشگاه حتی نتونستم بین دنت ها یکی رو انتخاب کنم و انقدر وایسادم جلو یخچال که یکی ازون فروشنده ها حس کرد به کمک احتیاج دارم. بعد واسه اینکه چیزی نگه دوتا برداشتم سریع رفتم.
من کارامل و شکلاتی دوست دارم ولی پسته ای و وانیلی برداشته بودم...

۰ نظر 01 September 22 ، 12:03
Voronica Yang